حضرت على (ع ) فرمود: یکروز خدمت حضرت پیغمبراکرم (ص ) وارد شدم ، دیدم چشمان مبارک حضرت گریان است ، عرضکردم : پدر و مادرم فداى شما اى پیغمبر خدا چه شده ؟! آیا کسى شما را ناراحت کرده ؟! چرا گریه مى کنید؟! حضرت رسول (ص ) فرمود: چند لحظه قبل حضرت جبرئیل (ع ) نزد من آمده بود و به من فرمود: حسین در (کنار) شّط فرات کشته مى شود بعد فرمود: آیا مى خواهى از تربتش استشامم کنى ؟ گفتم : بله دستش را دراز کرد و مشتى از آن خاک برداشت و آن را به من داد مقدارى بوئیدم ، بى اختیار اشکم جارى شد و اسم آن سرزمین کربلا است .(1) ترجمه کتاب خصائص الحسینیه ص226